اگر بهعنوان نويسندهاي که در زمينههاي بازاريابي و افزايش مشتري، تبليغات يا ساير زمينههاي خلاقانه کار ميکند، نميدانيد چگونه ميتوانيد بهعنوان نويسندهاي که در زمينه بازاريابي، تبليغات يا ساير زمينههاي خلاقانه کار ميکند، درآمد آنلاين داشته باشيد، پس از يادگيري همه چيز درباره داستانفروشي هيجانزده خواهيد شد.
نويسندگاني که به کسبوکارها خدمات ارائه ميکنند از داستانفروشي سود ميبرند، زيرا توانايي شما در ساختن داستانهايي که اکشن را تحريک ميکنند، شما را به نويسندهاي تبديل ميکند که کسبوکارها دوست دارند استخدام کنند.
و اگر محصولاتي را مي فروشيد، توانايي شما در ايجاد کلماتي در وبلاگ نويسي کسب و کارتان که باعث حرکت مي شود، به مشتريان احتمالي کمک مي کند تا محصولاتي را که ارائه مي دهيد انتخاب کنند.
راهاندازي يک وبلاگ براي تبليغ محصولات يا خدماتي که به صورت آنلاين ميفروشيد، اولين قدم عالي است، اما نميتوانيد فقط درباره هر چيزي که به ذهنتان ميآيد مقاله بنويسيد (يا همان چيزي را که احساس ميکنيد پخش کنيد ).
ايده هاي پست وبلاگ شما بايد داستان هاي بازاريابي قانع کننده اي را بيان کند که به شما کمک مي کند از رقباي خود متمايز شويد.
اينجاست که داستانفروشي وارد ميشود. تضمين ميکند که تمام زمان و انرژي که براي نوشتن محتواي عالي صرف ميکنيد هدر نميرود، بنابراين در واقع به اهداف خود ميرسيد. وبلاگ نويسي مي تواند يک سرگرمي باشد، اما داستان فروشي با اخلاق بازاريابي ، وبلاگ شما را به يک تجارت تبديل مي کند در ضمن حتما مقاله
راهنماي گام به گام زير به شما کمک ميکند تا با اصول داستانفروشي عالي آشنا شويد تا به ايدههاي کسبوکار آنلاين شما عملي شود.
وقتي ياد مي گيريد چگونه يک نويسنده آزاد شويد، موقعيت خوبي براي ايجاد وبلاگي خواهيد داشت که کسب و کار شما را مي سازد .
البته ما با کپي رايتينگ
متاسفانه هيچ چيز خودش را نمي فروشد.
کارآفرينان محتواي هوشمند ميدانند که مردم از طريق بازاريابي
بنابراين، اولين قدم براي داستانفروشي، شناسايي فردي ايدهآل است که براي چيزي که ميفروشيد مناسب است. با کپي رايتينگ، شما مستقيماً با يک نفر صحبت مي کنيد.
براي انجام اين کار، بايد از نزديک با آن مشتري آشنا شويد.
اگر محصولات يا خدمات ديجيتالي برجسته و اخلاقي داريد ، مخاطبان هدف شما بايد از شنيدن در مورد آنها هيجان زده شوند.
از استفاده از تکنيک هاي اثبات شده - مانند نوشتن کپي رايت - خجالت نکشيد تا مطمئن شويد که افراد مناسب در مورد اينکه چگونه مي توانيد به آنها کمک کنيد مي شنوند.
انتخاب کلمه در اينجا بسيار مهم است، زيرا شما همدلي مي کنيد و با مشتري احتمالي خود پيوند ايجاد مي کنيد.
براي اينکه او را به سمت محصولات يا خدماتي که براي نيازها يا خواسته هايش مناسب است راهنمايي کنيد، بايد از کلمات مناسب استفاده کنيد.
«اگر ميخواهيد مردم را متقاعد کنيد که کاري انجام دهند يا چيزي بخرند، به نظر من بايد از زبان آنها استفاده کنيد، زباني که هر روز استفاده ميکنند، زباني که به آن فکر ميکنند.» - ديويد اوگيلوي
چه محصولي، خدماتي، پيامي يا ايده اي را بفروشيد، کپي رايتينگ شما يک هدف دارد.
هر کلمه، هر جمله، هر پاراگراف عمدي است - در مورد انجام تعداد کلمات خاص يا نوشتن تعداد معيني از صفحات نيست.
با اين حال، به عنوان يک قاعده کلي، کپي طولاني معمولا بهتر از کپي کوتاه کار مي کند.
صرفاً به اين دليل است که هر چه در داستانفروشيتان فرصتهاي بيشتري براي ارائه استدلالهاي قانعکننده به نفع پيشنهادتان داشته باشيد، فرصتهاي بيشتري براي متقاعد کردن کسي براي جذب شما در آن پيشنهاد داريد.
نويسندگان حرفهاي بايد بفهمند که چرا ممکن است کسي در خريد و غلبه بر اين ترسها مردد باشد، زيرا آنها را براي تصميمگيري راهنمايي ميکند (اطلاعات بيشتر در مورد آن در مرحله 6 داستانفروشي در زير).
منابع بيشتر داستان فروش:
اگر پيشنهاد عالي داريد، بازاريابي ضعيف در واقع به همه ضرر مي رساند.
اما دقيقاً کپي چيست؟ و چگونه با بازاريابي محتوا تطابق دارد؟
به طور خلاصه، کپي متن خلاقانه اي است که عمداً کسي را راهنمايي مي کند تا با شما تجارت کند.
تصوير دان دريپر از فيلم مردان ديوانه را به تصوير بکشيد که به بيرون از پنجره خيره شده، ويسکي باشگاه کانادايي در دست، بي سر و صدا در حال فکر کردن به روشي عالي براي قرار دادن يک محصول براي کسب درآمد زياد مشتري (و خودش) است.
در عمل آنقدرها هم جذاب نيست، اما نياز به دوز زيادي از خلاقيت و نظم دارد.
شما ياد مي گيريد که چگونه محتواي بهتري براي جذب و جذب مخاطب بنويسيد. سپس، مهارت هاي کپي رايتينگ شما به بستن معامله کمک مي کند تا آن افراد مشتري شوند.
بازاريابي محتوا بازاريابي است که براي دور انداختن آن بسيار ارزشمند است. وبلاگ ها، پادکست ها و ويدئوها پلتفرم هاي رايجي هستند که براي داستان فروشي استفاده مي شوند.
کپي رايتينگ هنر و علم نوشتن متقاعد کننده است. اين کلمات هستند که افراد را راهنمايي ميکنند تا بعد از اينکه او را با داستانفروشي قابل توجه خود در محتواي خود جذب کرديد، اقدامي را که ميخواهيد انجام دهد (يعني اشتراک، عضويت، خريد) انجام دهد.
اين دو روش از همدلي براي ايجاد مخاطب و تبديل مشتريان بالقوه به خريداران استفاده مي کنند.
اين را تصوير کنيد:
بازاريابي محتوا يک گلدان است.
کپي رايتينگ يک گل است.
گلدان ظرف ارزشمندي است که يک گل متقاعد کننده (پيشنهاد شما) در خود جاي مي دهد.
بازاريابي محتوا و کپي رايتينگ با هم براي کسب و کار شما کار مي کنند.
از خودت بپرس:
"کسي براي تجارت با شما چه چيزي بايد بداند؟"
شما هميشه به اين فکر مي کنيد که مشتري بالقوه چه چيزي را پشت سر مي گذارد - و چگونه مي توانيد آنها را در جايي که هستند ملاقات کنيد تا آنها را در سفر خود راهنمايي کنيد.
با مشتري احتمالي خود در سفر از جايي که هستند تا جايي که مي خواهند باشند، همدلي کنيد.
تحقيق در مورد اين عوامل مجموعه اي از اطلاعات را در اختيار شما قرار مي دهد که به شما کمک مي کند کلمات مناسب را براي نسخه نهايي خود انتخاب کنيد.
هنگامي که در مورد مشتري بالقوه خود آشنا شديد، خواننده خود را به يک سفر داستانفروشي ميبريد که متقاعدکننده است.
منابع بيشتر داستان فروش:
اکنون که نحوه عملکرد بازاريابي محتوا و کپيرايتينگ را با هم روشن کردهايم، ميتوانيم کار اصلي شما را بهعنوان يک کپيرايتر که از داستانفروشي استفاده ميکند، بررسي کنيم: متقاعدسازي.
به منظور کسب درآمد به عنوان يک نويسنده مستقل ، بايد از نزديک بدانيد که با چه کسي صحبت مي کنيد و از زبان مبهم خودداري کنيد، بنابراين مطمئن شويد که مراحل #1 و #2 داستان فروش را در بالا مرور کرده ايد.
تصوير واضح و مشخصي از مشتري ايده آل خود داريد؟
خوب
در اينجا يک الگوي 5 قسمتي وجود دارد که به آنها کمک مي کند تا با شما تجارت کنند:
چه ميخواهيد براي ليست ايميل خود يک انتخاب انتخاب کنيد، يک مشترک وبلاگ جديد به دست آوريد، فروش داشته باشيد يا فقط الهام بخش خوانندگان براي حمايت از هدف مورد علاقه خود باشيد، با اين روش داستانفروشي شروع کنيد.
ميتوانيد تکنيکهاي کپيرايتينگ ديگري را اضافه کنيد تا حتي بهتر عمل کند، اما با در نظر گرفتن عناصر زير، مهمترين پايهها را خواهيد داشت.
بياييد به هر يک از پنج عنصر نگاه کنيم.
شما با گفتن داستاني شروع خواهيد کرد که مشتريان احتمالي بتوانند خود را در آن ببينند. آنها قهرمان اين داستان هستند و شما راهنماي آنها خواهيد بود.
هدف شما اين است که به آنها نشان دهيد که درک مي کنيد:
اين بزرگترين فرصت شما براي خلاقيت و ايجاد پيوند با خوانندگان است.
رقباي شما چه چيزي را از دست مي دهند يا اشتباه مي کنند؟ از داستان فروشي براي پر کردن اين شکاف ها استفاده کنيد.
پس از اينکه نشان داديد که ميدانيد مشتري بالقوه در مسير خريد خود کجاست، در مرحله بعد بايد آنچه را که براي آنها داريد توضيح دهيد.
محصول شما چيست؟ چه کار ميکند؟ براي کيست؟
با يک نماي کلي ساده از آنچه بايد ارائه دهيد شروع کنيد، و قبل از اينکه بيش از حد در مورد آن توضيح دهيد، نياز بعدي را برآورده کنيد…
اينجا جايي است که ما در مورد مزاياي بزرگ انجام عملي که مي خواهيد خواننده خود انجام دهد صحبت مي کنيم.
چه چيزي در مورد زندگي با محصول يا خدمات شما بهتر است؟
هنگامي که مشتري محصول شما را خريد و همانطور که توصيه مي کنيد از آن استفاده کرد، نتيجه نهايي، تصوير «بعد» را توصيف کنيد.
به خواننده اجازه دهيد بداند محصول شما چگونه به او کمک مي کند تا به اهدافي که برايش مهم است برسد.
اکنون زمان آن است که بقيه محصول يا خدمات را باز کنيد.
اينها "ويژگي ها" هستند. آنها مهم هستند، اگرچه به اندازه "مزايا" مهم نيستند.
اما اگر جزييات محصول يا خدمات شما را ناديده بگيريد، مردم در کم کردن پول خود مردد خواهند بود. و همانطور که همه ما مي دانيم، افراد مردد خريد نمي کنند.
به طور معمول، بهترين راه براي فهرست کردن ويژگيها، استفاده از يک سري نقاط گلوله جذاب است. مشخصات کافي را درج کنيد تا محصول احساس ارزشمندي کند.
گلولهها يک «سلاح مخفي» براي کپيرايترها هستند، زيرا چشمها را به سمت خود ميکشند و به شما اجازه ميدهند تا نقطهنظرتان را به روشي قدرتمند و قابل بررسي بيان کنيد.
بيشتر اوقات، بايد ثابت کنيد که فردي قابل اعتماد هستيد و مي دانيد در مورد چه چيزي صحبت مي کنيد.
به همين دليل است که نامه هاي فروش خوب اغلب شامل يک عکس در نزديکي بالاي صفحه هستند.
عکس ميتواند شامل برخي از عناصر شخصيشده براي کسبوکار شما باشد که به خواننده کمک ميکند شما را دوست داشته باشد و به شما اعتماد کند.
به ياد داشته باشيد که اين فقط شخصيت شما نيست، بلکه اين است که چگونه مشتري خود هستيد و چه چيزي به او پيشنهاد مي دهيد که به نفع او باشد.
بنابراين، اين در واقع به شما مربوط نيست - بلکه در مورد اين است که چگونه به او کمک مي کنيد.
اين فراخوان شما براي اقدام است (اطلاعات بيشتر در مورد اين در زير در مرحله داستان فروش شماره 7).
خواننده بايد بداند که بعداً چه کاري انجام دهد.
براي پيشبرد فروش، به خواننده بگوييد که در اين لحظه چه کاري را درست انجام دهد. دقيق و پر زحمت روشن باشيد.
داستانفروشي فقط مبادله دلار نيست. اين در مورد انگيزه دادن به يک رفتار خاص و کاملاً تعريف شده است.
دفعه بعد که فروش واقعا استادانه اي را مشاهده کرديد، سعي کنيد اين پنج عنصر را شناسايي کنيد. آن را در آگهيهاي تجاري، کپي کاتالوگ، نامههاي فروش و بررسيهاي خوب محصول جستجو کنيد.
هنگامي که شما شروع به شناسايي اين عناصر متقاعد کننده "در طبيعت" مي کنيد، در راه تبديل شدن به يک کپي رايتر موثرتر خواهيد بود - يک کپي رايتر که مي فروشد.
منابع بيشتر داستان فروش:
وقتي شروع به مطالعه تبليغاتي ميکنيد که هر روز با آنها مواجه ميشويد، متوجه ميشويد که اگر يک عنصر حياتي در جاي خود نباشد، آنها خوانده نميشوند: عنوان.
سرفصل ها توجه را جلب مي کنند تا بقيه نوشته هاي شما خوانده شوند. آنها مهمترين بخش داستان فروش شما هستند.
چرا؟
زيرا بدون سرفصل مغناطيسي، مهم نيست که چه تعداد جزئيات درخشان را به خواننده خود بگوييد.
اگر تيتر شما دليلي براي ماندن در صفحه شما ايجاد نکند، صفحه شما را ترک خواهند کرد (وب يا موارد ديگر).
بنابراين، تيتر شما يا:
اولين برداشت مهم است، و وقتي نوبت به جلب توجه مشتريان بالقوه مي رسد، شما (يک بار ديگر) بايد مشتري خود را بشناسيد.
وقتي با مشتري ايدهآل خود همدلي ميکنيد، ميدانيد چگونه از زبان مناسب استفاده کنيد تا آنها را در خواندن نسخههاي شما نگه داريد، زيرا ميدانيد چگونه اطلاعاتي را بيان کنيد که با نيازها و خواستههاي آنها مرتبط است.
تيتر شما بايد ارتباط برقرار کند:
شما مي خواهيد کسي را وادار کنيد که داستان شما را فوراً بخواند، زيرا محتوا يا کپي "ذخيره شده براي بعد" محتوايي است و کپي فراموش شده است.
چطوري اين کار را انجام ميدهي؟
نکته اصلي که بايد در نظر داشت اين است که عنوان يک وعده است.
در ازاي توجه، نوعي سود يا پاداش را نويد مي دهد.
اين پاداش مي تواند از سرگرمي گرفته تا روياي برآورده شده تا راه حل يک مشکل مبرم باشد.
يک راه خوب براي اطمينان از اينکه سرفصل هاي شما هميشه يک پاداش قانع کننده ارائه مي دهند، مراجعه به رويکرد 4-U است که توسط دوستان ما در AWAI (موسسه نويسندگان و هنرمندان آمريکايي) آموزش داده شده است.
سرفصل هاي شما بايد:
در نهايت، يک عنوان سود محور بدون دردسر خواننده را به نسخه شما هدايت مي کند.
بسياري از کپيرايترهاي جديد با سرفصلهايي که منحصربهفرد و فوقالعاده هستند، دست و پنجه نرم ميکنند، زيرا اغلب چالش برانگيز است که پيام خود را واضح نگه داريد و در عين حال اين دو اام را برآورده کنيد.
وقتي سرفصلهايي را مطالعه ميکنيد که علاقهتان را برانگيختهاند ، قسمتهايي را که آنها را منحصربهفرد و فوقالعاده ميسازد، شناسايي کنيد - دلايل دقيقي که چرا آنها توجه شما را به خود جلب کردند و شما را متقاعد کردند که نگاه دقيقتري به کپي بدنه بيندازيد
يادگيري نحوه نوشتن عناوين عالي بخش کاملاً حياتي موفقيت شما در داستانفروشي است.
هنگامي که تکليف بعدي خود را شروع مي کنيد - چه يک پست وبلاگ، کتاب الکترونيکي، اسکريپت ويديويي يا صفحه فروش - مطمئن شويد که زمان زيادي را براي تهيه پيش نويس و آزمايش سرفصل ها اختصاص داده ايد.
منابع بيشتر داستان فروش:
هنگامي که يک مشتري بالقوه را متقاعد کرديد که نسخه شما را بخواند، آنها بايد بدانند که اگر پيشنهاد شما را قبول کنند، چه چيزي در آن براي آنها مفيد است.
مزايا و ويژگي ها هسته اصلي کپي رايتينگ هستند.
مهارت خاص در توصيف واضح مزايا و ويژگيها به شيوهاي متقاعدکننده، چيزي است که کپيرايترها را از انواع ديگر نويسندگان متمايز ميکند.
ويژگي ها چيست؟ فوايد چيست؟
و چگونه از يکديگر براي فروش حمايت مي کنند؟
شما يک مشتري بالقوه را براي کشف راهنمايي مي کنيد:
اين جزئيات علاوه بر حقايق اساسي در مورد محصول يا خدمات شما، از تحقيقات داستانفروشي شما در مورد مخاطبان هدف شما بيرون ميآيند.
به عنوان يک تمرين، بخش هاي مختلف کپي خود را تشريح کنيد و آنها را به عنوان مزايا يا ويژگي ها برچسب گذاري کنيد.
آيا متعادل است؟
اگر نسخه شما از مزاياي کافي برخوردار نيست، احتمالاً به اندازه کافي در نااميدي ها و موانعي که مشتري يا مشتري ايده آل شما با آن مواجه است، کاوش نکرده ايد.
اين مبارزات را آشکار کنيد تا بتوانيد محصول يا خدمات خود را به عنوان راهي براي غلبه بر مشکل مورد نظر آنها قرار دهيد.
به خواندن ادامه دهيد تا بهترين راهها را براي متقاعد کردن آن دسته از افراد بالقوهاي که هنوز در حصار پيشنهاد شما هستند، بيابيد.
منابع بيشتر داستان فروش:
يک کسب و کار بايد از دلايل احتمالي که چرا ممکن است شخصي محصول خود را انتخاب نکند آگاه باشد - و سپس به اين نگراني ها توجه داشته باشد.
کپي موثر به مکالمه اي که قبلاً در ذهن مشتري بالقوه در حال انجام است، مي پردازد، و هرچه داستان فروش بهتر شما بتواند هر گونه شک و ترديدي را که ممکن است فرد در مورد خريد محصول يا خدمات شما داشته باشد برطرف کند، شانس شما براي به دست آوردن مشتري يا مشتري بيشتر خواهد بود.
دفعه بعد که به پادکست مورد علاقه خود گوش مي دهيد يا کانال يوتيوب مورد علاقه خود را تماشا مي کنيد، ممکن است بخواهيد قبل از ناديده گرفتن تبليغات يا محتواي تبليغاتي دو بار فکر کنيد.
گوش دادن يا تماشاي تبليغات راهي عالي براي شناسايي همه راه هايي است که مي توانيد با کپي خود بر مخالفت ها غلبه کنيد.
کپي رايترهاي ماهر هر کلمه اي را که انتخاب مي کنند با دقت انتخاب مي کنند:
اين ترکيب پيوند عميق تري با مشتري ايجاد مي کند و از تصميم خريد آنها حمايت مي کند.
از طريق اين فرآيند، شما اين فرصت را داريد که مزاياي واقعي ارائه شده را برجسته کنيد و شما را به عنوان بهترين انتخاب براي خواسته ها يا نيازهاي آنها برجسته کنيد.
مزاياي واقعي در کپي شما به آنچه فکر مي کنيد به آن نياز دارند پاسخ نمي دهد. مزاياي واقعي در نسخه شما نشان مي دهد که مشتري واقعاً چه چيزي مي خواهد يا نياز دارد.
با داستانفروشي عالي، اين مشکلي نيست که فکر ميکنيد آنها دارند. اين مشکلي است که آنها در واقع دارند.
وقتي بر مخالفتها غلبه ميکنيد، براي متقاعد کردن از مزاياي واقعي صحبت ميکنيد.
اگر کسي تا کنون با پيشنهاد شما قانع نشده است، چه چيزي بايد به او بگوييد تا معامله را ببندد؟
به نمايش در مقابل گفتن در اينجا فکر کنيد، با جزئيات برنده در:
مشتري يا مشتري شما مي خواهد ببيند که چگونه شخصي مانند آنها واقعاً از محصول يا خدمات شما سود برده است.
منابع بيشتر داستان فروش:
درباره این سایت